در زبان انگلیسی همراه با صفات عالی از the استفاده میکنیم.
در ادامه توجه شما را به کاربرد صفات عالی در انگلیسی با ارائه مثالهای متعدد جلب میکنیم:
It was the happiest day of my life.
اون روز شادترین روز زندگیم بود.
Everest is the highest mountain in the world.
اورست بلندترین کوه جهان است.
That’s the best film I have seen this year.
آن بهترین فیلمیه که امسال دیدهام.
I have three sisters: Jan is the oldest and Angela is the youngest.
من سه تا خواهر دارم: جان بزرگترینه و آنجلا کوچیکترینه.
نحوه ساخت صفات تفصیلی و صفات عالی در انگلیسی
برای ساخت صفات تفصیلی و صفات عالی در انگلیسی معمولا به انتهای کلمات تک بخشی (تک هجایی) er- و est- اضافه میکنیم.
old | older | oldest |
long | longer | longest |
اگه صفت با e- تمام شود، فقط کافی است r- یا st- اضافه کنیم.
nice | nicer | nicest |
large | larger | largest |
اگه دو حرف انتهایی صفت اول مصوت (vowel) و بعد صامت (consonant) باشد، حرف صامت را تکرار میکنیم:
big | bigger | biggest |
fat | fatter | fattest |
اگه دو حرف انتهایی یک صفت، به ترتیب صامت و y- باشد، ابتدا y- را به I- تغییر میدهیم و در نهایت er- یا est- را به آن اضافه میکنیم.
big | bigger | biggest |
fat | fatter | fattest |
اغلب اوقات برای صفاتی که دو بخشی هستند و همیشه اوقات برای صفات بیشتر از دو بخش از more و most به منظور ساخت صفات تفضیلی و صفات عالی در انگلیسی استفاده میکنیم.
careful | more careful | most careful |
interesting | more interesting | most interesting |
با این حال، با این صفات دو بخشی متداول، میتوانید هم از er- و r- و هم از est- و st- یا more و most استفاده کنید:
common cruel gentle handsome likely | narrow pleasant polite simple stupid |
مثلا:
He is certainly handsomer than his brother.
او قطعا از برادرش خوشتیپتره.
His brother is handsome, but he is more handsome.
برادرش خوشتیپ است، اما او خوشتیپتر است.
She is one of the politest people I have ever met.
او یکی از مودبترین افرادی است که من دیدهام.
She is the most polite person I have ever met.
او مودبترین آدمی است که من دیدهام.
اما برای یکسری از کلمات استثنا وجود دارد و صفات good, bad و far به شکل بیقاعده تبدیل به صفات تفضیلی و صفات عالی در انگلیسی میشوند:
good | better | best |
bad | worse | worst |
far | farther/further | farthest/furthest |