ضمایر موصولی معرفی کنندهی جملهوارههای موصولی (relative clauses) هستند.
متدوالترین ضمایر موصولی عبارتند از: who, whom, whose, which, that.
ضمایر موصولیای که در جمله بهکار میبریم بسته به نوع جملهوارهی موصولی و اینکه به چه چیزی اشاره داریم تغییر میکنند.
در جدول زیر میتوانید کاربرد هر ضمیر موصولی را در جمله مشاهده کنید.
who | people and sometimes pet animals اشخاص و گاها حیوانات خانگی | defining and non-defining تعریف کننده و غیر تعریف کننده |
whose | possessive meaning;معنای ملکی for people and animals usually; sometimes for things in formal situations معمولا برای انسانها و حیوانات؛ گاها برای اشیا در موقعیتهای رسمی | defining and non-defining تعریف کننده و غیر تعریف کننده |
whom | people in formal styles or in writing; often with a preposition; rarely in conversation; used instead of who if who is the object اشخاص در سبکهای رسمی یا در نوشتار؛ اغلب همراه با حرف اضافه؛ به ندرت در مکالمات؛ درصورتی که who مفعول باشه، به جای who به کار برده میشه. | defining and non-defining تعریف کننده و غیر تعریف کننده |
no relative pronoun | when the relative pronoun defines the object of the clause زمانی که ضمایر موصولی تعریف کنندهی مفعول جمله هستند. | defining only فقط تعریف کننده |
which | animals and things حیوانات و اشیا | defining and non-defining; clause referring to a whole sentence تعریف کننده و غیر تعریف کننده؛ جمله واره اشاره به کل جمله دارد. |
that | people, animals and things; informal انسانها، حیوانات و اشیا؛ غیر رسمی | defining only فقط تعریف کننده |
در مثالهای زیر، استفاده از ضمایر موصولیای که داخل پرانتز هستند، ضروری نیست و میتوانند از جمله حذف شوند! (زیر شخص یا شیای که به آن ارجاع داده شده خط کشیده شدهاست).
مثلا:
We don’t know the person who donated this money.
ما شخصی که این پول را اهدا کرده است را نمیشناسیم.
We drove past my old school, which is celebrating its 100th anniversary this year.
ما با ماشین از کنار مدرسهی قدیمیم، که صدمین سالگرد تاسیس خود را جشن میگیرد، رد شدیم.
He went to the school (that) my father went to.
او به مدرسهای که پدرم میرفت، رفت.
The parents (whom/who/that) we interviewed were all involved in education in some way.
والدینی که ما با آنها مصاحبه کردیم همه به نوعی درگیر آموزش بودند.