در زبان انگلیسی، میتوانیم از قیدهای تفضیلی برای نشان دادن تغییر یا مقایسه کردن استفاده کنیم:
I forget things more often nowadays.
این روزها بیشتر همه چیز را فراموش میکنم.
She began to speak more quickly.
او شروع به سریعتر حرف زدن کرد.
They are working harder now.
آنها الان بیشتر تلاش میکنند.
اغلب همراه با قیدهای تفضیلی از than استفاده میکنیم:
I forget things more often than I used to.
الان از قبلا بیشتر همه چیز را فراموش میکنم.
Girls usually work harder than boys.
دخترها معمولا از پسرها بیشتر تلاش میکنند.
- از کلمات و عبارتی که در جدول زیر آورده شده، همراه با قیدهای تفضیلی به عنوان تشدیدکننده یا intensifier استفاده میکنیم:
much | far | a lot | quite a lot |
a great deal | a good deal | a good bit | a fair bit |
I forget things much more often nowadays.
این روزها، همه چیز را خیلی بیشتر فراموش میکنم.
- از کلمات و عبارات جدول زیر به عنوان mitigator یا تعدیلکننده استفاده میکنیم:
a bit | slightly | rather |
a little | a little bit | just a little bit |
She began to speak a bit more quickly.
او با سرعت کمی بیشتری شروع به صحبت کرد.
قیدهای عالی یا Superlative adverbs
از قیدهای عالی میتوانیم برای مقایسه کردن استفاده کنیم:
His ankles hurt badly, but his knees hurt worst.
مچ پایش خیلی درد میکند، اما درد زانوهاش بدترین درد است. (بیشتر درد میکند)
It rains most often at the beginning of the year.
بیشتر اوقات در ابتدای سال باران میبارد.
- از کلمات و عبارت جدول زیر به عنوان تشدیددهنده یاintensifier همراه با قید عالی استفاده میکنیم:
easily | by far | much |
دقت کنید که وقتی یک قید عالی را تشدید میکنیم، اغلب قبل از قید the قرار میدهیم:
In our office, Jill works by far the hardest.
در اداره ما، جیمز به مراتب بیشتر از همه کار میکند.
Of the three brothers, Brian easily runs the fastest.
از بین سه برادر، برایان به راحتی از همه سریعتر میدود.
چطور قید تفضیلی و عالی بسازیم؟
برای ساختن قیدهای عالی و تفضیلی از قوانین مشابه ساخت صفت تفضیلی و عالی پیروی میشود، به جدول زیر دقت کنید:
.One syllable: Jill works fast | > | faster | > | fastest |
.One syllable ending in –e: They arrived late | > | later | > | latest |
.Two or more syllables: Alan finished the test quickly | > | more quickly | > | most quickly |
.well: She speaks English well | > | better | > | best |
.badly: She speaks German badly | > | worse | > | worst |
.far: He’ll go far | > | farther / further | > | farthest / furthest |